.
داگلاس رو کرد به شرمن و گفت: "تو چطور یاد گرفتی چیزا رو درست کنی؟" شرمن گفت: " کاری نداره؛ فقط باید بدونی هر چیزی چطور کار میکنه"
.
داگلاس پرسید:" تو کی هستی؟ از کجا اومدی؟" شرمن گفت:"من بلدم چیزها رو درست کنم"

داگلاس گفت: "اگه میدونستی اینجوری میشه چرا اون همه چیزو درست کردی؟"
شرمن:" چون ازم بر میومد چون ازم میخواستن"
 .
شرمن:"اونا از طرف دولت یا یه همچین جایی بودن، زیاد مطمئن نیستم، میخواستن من هزار جور چیزو درست کنم، منم گفتم نه!"
داگلاس گفت: "خب اونام از تو خواسته بودن، خودت همه اینا رو به من گفتی که!"
 شرمن:"آدم باید مراقب چیزایی که درست میکنه باشه اگه سوپاپ یه موتورو درست کنی اما یاتاقان بسته باشه، موتور همینطور کار میکنه اما فشار بیشتر میشه!"
.
شرمن:" اگه یه کفی رو پرآب کنی احتمالا یه دریا رو خالی کردی"
.
شرمن:" درست کردن کار پیچیده ایه. من اون دریای خالی هستم."
.

داستان کوتاه تعمیرکار (پرسیوال اِوِرِت)

درست ,شرمن ,رو ,یه ,اگه ,میکنه ,چون ازم ,رو درست ,چیزو درست ,کار میکنه ,شرمن گفت

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

فتو سنتر مجک لرن هر چی که بخوای دانلود کتاب الکترونیکی مارکت ایرانی یادبادآن روزگاران یادباد (وبلاگ خبری ، تحلیلی حاج رضا) همه چیز برای تو هر چی که بخوای حرفهای مگو ... بلاگی برای فایل ها